دلنوشته
هوا اینجا کمی دلگیر است ، آنجا را نمی دانم اینجا ترس فراموش کردنت مثل خره تمام جانم را پر میکند ، آنجا را نمیدانم اینجا جای خالیت به وسعت یک جهان است ، آنجا را نمیدانم ای کاش برای تو هم تفاوت بین “اینجا” و “آنجا” فقط یک “ی” باشد … خدایا میشه سرمو بزارم رو پاهات ، چشمامو ببندم ، تو دستتو بکشی رو موهام ، من آروم بخوابم .... فقط خدا یه چیز بگم تا خوابم نبرده !!! خیلی خسته ام . . . بیدارم نکن خدای من کمی پائین بیا و روی این نیمکت کنارم بنشین کمی دستم را بگیر کمی شانه هایم رابفشار کمی از گریه هایم را تماشاکن میدانی عجیب گرفته ام رهایم کن هی روزگــــــــــــــــار!!! چراغت که روشنـــــــه … ولی نمیدونم چرا صدات همش قطع و وصل میشــــــــه!!! بعضی وقت ها دوست دارم وقتی بغضم میگیره خدا بیاد پایین اشکامو پاک کنه! دستمو بگیره بگه: آدما اذیتت می کنن .؟! بیا بریم پیش خودم … به سلامتی هر کس که درونش داره میسوزه اما ترجیح میده لبهاشو بدوزه… . قرار بود بمانم تا ابد تورا دختر خانوم مینامند . مضمونی که جذابیتش نفسگیر است… دنیای دخترانه تو نه با شمع و عروسک معنا پیدا میکند و نه با اشک و افسون. اما تمام اینها را هم در برمیگیرد… تو نه ضعیفی و نه ناتوان، چرا که خداوند تو را بدون خشونت و زورِ بازو میپسندد. اشک ریختن قدرت تو نیست، قدرت روح توست . بعضــی شب هـا حـال عجیبــی دارم... یــه دلتنگــی یــه بغـض یـه دلـواپسـی بـزرگ نـه بخـاطـر اینکـه تنهـام... نـه... بـه خـاطـر اینـکـه بـریـدم حتـی از خـودم.. نفرین به جاده ها نکن، تقصیر جاده نیست عزیز روی بغض خیس پنجره ، اینجوری اشکاتو نریز به دور و ور نگاه نکن ، قحطی مهربونیه حال کبوتر و نپرس ، بدجور بالش خونیه نفرین به اسمون نکن ، تقصیر اسمون چیه؟؟؟ بین تموم ادما درد من و تو یکیه اشکاتو پاک کن همسفر گاهی باید بازی رو باخت........
قالب ساز وبلاگ پیچک دات نت |